به تو از تو مینویسم به تو ای همیشه در یاد…💔
به تو از تو مینویسم به تو ای همیشه در یاد…💔
ای همیشه از تو زنده لحظه های رفته بر باد…
وقتی که بن بست غربت سایه سار قفسم بود!
زیر رگبار مصیبت بی کسی تنها کسم بود…
وقتی از آزار پاییز برگ و باغم گریه میکرد…
قاصد چشم تو آمد مژده روییدن آورد!
به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته از دست…
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست!
ای همیشگی ترین عشق در حضور حضرت تو
ای که میسوزم سراپا تا ابد در حسرت تو
به تو نامه مینویسم نامه ای نوشته بر باد…
که به اسمت چو رسیدم قلمم به گریه افتاد…
ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم!
ای تو یارم از گذشته یادگارم…
به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته از دست…
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست!
در گریز ناگزیرم گریه شد معنای لبخند…
ما گذشتیم و شکستیم پشت سر پلهای پیوند…
در عبور از مسلخ تن عشق ما از ما فنا بود!
باید از هم میگذشتیم برتر از ما عشق ما بود…
ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم!
ای تو یارم از گذشته یادگارم…
به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست…
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست!
────┤ ♩♪♫♪♩ ├────
ای همیشه از تو زنده لحظه های رفته بر باد…
وقتی که بن بست غربت سایه سار قفسم بود!
زیر رگبار مصیبت بی کسی تنها کسم بود…
وقتی از آزار پاییز برگ و باغم گریه میکرد…
قاصد چشم تو آمد مژده روییدن آورد!
به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته از دست…
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست!
ای همیشگی ترین عشق در حضور حضرت تو
ای که میسوزم سراپا تا ابد در حسرت تو
به تو نامه مینویسم نامه ای نوشته بر باد…
که به اسمت چو رسیدم قلمم به گریه افتاد…
ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم!
ای تو یارم از گذشته یادگارم…
به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته از دست…
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست!
در گریز ناگزیرم گریه شد معنای لبخند…
ما گذشتیم و شکستیم پشت سر پلهای پیوند…
در عبور از مسلخ تن عشق ما از ما فنا بود!
باید از هم میگذشتیم برتر از ما عشق ما بود…
ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم!
ای تو یارم از گذشته یادگارم…
به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست…
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست!
────┤ ♩♪♫♪♩ ├────
۶.۳k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.