↔️ من انسانم، اختیارم آرزوست
↔️ من انسانم، اختیارم آرزوست
ماندن پشت هزار و یک در بسته اندوه میآورد، بیچارگی میآورد، خشم میآورد؛ و خشم و اندوه و بیچارگی که به هم بیامیزد جنون می آورد.
اختیار را که از آدم بگیرند یعنی انسانیتش را از او گرفته اند، قیمتی ترین دارایی اش را و انسانی که انسانیتش را از او ستانده بشود، دیگر چه فرق می کند با خشت و خاک و خاکستر؟
…
عشق را باید تعارف کرد. معرفت را باید تعارف کرد، دین را هم باید تعارف کرد. یکی بر می دارد، یکی هم بر نمی دارد.
هر چیز قشنگی که اجباری بشود، زشت می شود. بهشتی که کشان کشان آدم را به آن ببرند، دیگر جهنم است.
آدم ها انسانیت را باید انتخاب کنند، عشق را باید انتخاب کنند، خدا و دین و پیغمبر را باید انتخاب کنند.
هیزم اجبارها روی هم که تلنبار بشود، انبار باروت حسرت و حرمان است، کبریتِ غضبِ زندگی ام کو، یک روز این هیزم ها را شعله ور می کند.
ما الان آنجاییم کنار تل هیزم اجبارها،
کنار زندگی های نزیسته ای که دارند دود می شوند،
کنار فریاد من انسانم، اختیارم آرزوست.
#عرفان
↔️ من انسانم، اختیارم آرزوست
ماندن پشت هزار و یک در بسته اندوه میآورد، بیچارگی میآورد، خشم میآورد؛ و خشم و اندوه و بیچارگی که به هم بیامیزد جنون می آورد.
اختیار را که از آدم بگیرند یعنی انسانیتش را از او گرفته اند، قیمتی ترین دارایی اش را و انسانی که انسانیتش را از او ستانده بشود، دیگر چه فرق می کند با خشت و خاک و خاکستر؟
…
عشق را باید تعارف کرد. معرفت را باید تعارف کرد، دین را هم باید تعارف کرد. یکی بر می دارد، یکی هم بر نمی دارد.
هر چیز قشنگی که اجباری بشود، زشت می شود. بهشتی که کشان کشان آدم را به آن ببرند، دیگر جهنم است.
آدم ها انسانیت را باید انتخاب کنند، عشق را باید انتخاب کنند، خدا و دین و پیغمبر را باید انتخاب کنند.
هیزم اجبارها روی هم که تلنبار بشود، انبار باروت حسرت و حرمان است، کبریتِ غضبِ زندگی ام کو، یک روز این هیزم ها را شعله ور می کند.
ما الان آنجاییم کنار تل هیزم اجبارها،
کنار زندگی های نزیسته ای که دارند دود می شوند،
کنار فریاد من انسانم، اختیارم آرزوست.
#عرفان
۱.۳k
۲۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.