part¹⁸
Boyfriend
ویو راوی
همینطور که داشت به تهیونگ نگاه می کرد
که چطوری با اون جذابیت داره شیر موز از یخچال برمیداره پسرک غرق صورت زیباپسر روبه روش شده حتا نفهمید کی شیر موز رو جلوش قرار داد و توت فرنگی های که توی ظرف سفید رنگی ریخته بود
هر لحظه بیشتر از قبل عاشقش میشد
اما مشکل اینجا بود که اون یه سایکو
به تمام معنا بود...
همینطور که غرق در این افکار ها بود
تهیونگ تقه ای به میز و تا کوک از اون افکار بیاد بیرون...
تهیونگ : کوکی نمیخای شیر موز بخوری
اگه نمیخوری من بخورم
کوک : نه نه((سریع شیر موز رو برداشت )))
تهیونگ دلش برای کیوتی توله ش رفت
و با دقت به خوردن شیر موزش نگاه می کرد
کوک وسط های خوردن نفس کم آورد
و از خوردن شیر موز دست برداشت
و شروع به نفس نفس زدن کرد
نگاه تهیونگ به سینه اش افتاد که چطور بخاطر تنگی نفس بالا پایین میشد
و آروم زمزمه کرد مشتاقم که وقتی زیرم جر میخوری التماست و نفی نفس زدنت بخاطر بوسه طولانی .... و یه خنده شیطانی کرد
کوک : تهیونگ...میگم نظرت چیه بریم فیلم نگاه کنیم
تهیونگ : اممم باشه
کوک تا بلند شد تهیونگ از پشت برآید استایل بغلش کرد و به سالن رفت
تلویزیون رو روشن کرد و فلش رو به تلویزیون وصل کرد فیلم پخش شده
فیلم درباره دو تا پسر بود
کوک رو پاهای تهیونگ دراز کشیده بود
و همینطور که توت فرنگی میخورد
به تلویزیون نگاه کرد
از تعجب چشماش رو گرد شده بود
اون....اون فیلمه.....بی ال بود
کوک با تردید سرش رو به سمت تهیونگ برد
که چطوری داشت از پیشونیش عرقمیریخت
نگاه تهیونگ بهش افتاد ونزدیکش امد
و توی گوشش زمزمه کرد
تهیونگ : نظرت چیه ما هم امتحان کنیم
کوک که خودش هم داغ کرده بود
سرش رو تکون داد
تهیونگ بوسه شون رو شروع کرد
.....
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.