سناریو
سناریو
*وقتی خوابیده و یهو میری سمت گردنش و بوسش میکنی *
نامی : لبخند میزنه و از خجالت خودشو مچاله میکنه :)
جین : از خواب میپره و فرار میکنه ...
شوگا : خداوکیلی سر صبحی اخه ، بزار شب بشه الان حوصله ندارم ...
جی هوپ : اگه میدونستم اینجوری صبح بخیر میگی زودتر باهات قرار میزاشتم
جیمین : روش جدید بیدار کردن دوس پسره ؟ * اونم میبوستت :) *
وی : کمرتو میگیره و یه گوشه اسیرت میکنه ( مثل باباها وقتی میخوان به بچه هاشون خر سواری بدن )
جونگکوک : پاهاشو میندازه روی پاهاتو بغلت میکنه ::::♡
*وقتی خوابیده و یهو میری سمت گردنش و بوسش میکنی *
نامی : لبخند میزنه و از خجالت خودشو مچاله میکنه :)
جین : از خواب میپره و فرار میکنه ...
شوگا : خداوکیلی سر صبحی اخه ، بزار شب بشه الان حوصله ندارم ...
جی هوپ : اگه میدونستم اینجوری صبح بخیر میگی زودتر باهات قرار میزاشتم
جیمین : روش جدید بیدار کردن دوس پسره ؟ * اونم میبوستت :) *
وی : کمرتو میگیره و یه گوشه اسیرت میکنه ( مثل باباها وقتی میخوان به بچه هاشون خر سواری بدن )
جونگکوک : پاهاشو میندازه روی پاهاتو بغلت میکنه ::::♡
۲۴.۸k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.