میدونم دندوناتو کشیدن و حالا بهت میگن غذارو بجو

میدونم دندوناتو کشیدن و حالا بهت میگن غذارو بجو!
میدونم لباساتو کندن و حالا بهت میگن چرا سردته!
میدونم وقتی دستاتو ها کردی تا گرم بشه گفتن نفس گرم هم حرومه!
تو درخت گیلاس بودی و وسط چله زمستون میگفتن میوه بده
تو مثل اون کلاغ سیاه رفیق همه‌ی مترسکا بودی
تو مثل اون کبوتر معصوم جلوه تموم گنبدها بودی
تو مثل میوه کاج تیز و جَوون بودی اما زیر پا لهت کردن و داشته هاتو گرفتن
میدونم مثل شمع آب شدی تا بقیه رو از تاریکی مطلق نجات بدی
میدونم مثل آیه‌ای هستی که هیچکس تفسیرت نکرد
میدونم غیرقابل پیش‌بینی‌ای
میدونم غیرممکن ترین ممکنی مثل صدای موسیقی راک از حنجره مسجد!
تو همون ممکن شدنِ "غیر" توی داستان هامی!
تو همون دردِ بودن و ساختن توی نوشته هامی رفیق!
میخوام بمونی
میخوام حتی اگه مثل شمع آب شدی خاموش نشی
میخوام وسط گفتارهای کفتارها فقط خودتو باور کنی
میخوام که بتونی
حتی اگه بريدنت، ریشه هاتو توی خاک وسیع تر کنی
میخوام باور کنی که من هستم حتی اگه بیشتر از تو توی چاه باشم!
تو تموم نشدنی‌ای!
ازت میخوام زنده بمونی وسط جرگه مرده‌ها!
میخوام آغاز کنی و از دریچه قلبت به سمت ابرهای بارونی شهر پرواز کنی!!


https://harfeto.timefriend.net/165781769
حرفیــ ـهسٺ ـناشناســ بم بگٶ\:👆🏻
دیدگاه ها (۱)

‍كاش‍ ‍دنيآ ‍طوريح‍ ‍بو‍د ‍ک‌‍ه، ‍ه‍‌يچكس‍ ‍بح‍ ‍ك‍‌سى ‍ن‍‌ي...

یح‌مشط‌عادم‌فیکید‌کح‌ادعا‌ی‌دوث‌داشتنو‌مکنید

@ttt66

My angel (part12)به همراه کریس وارد اپارتمان شدی و بعد از پی...

عشق قشنگمزندگی منتو شدی برام اون کسی که نگاه کردن توی چشاشو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط