دلم برای کسی تنگ است
دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریای واژگون می دوخت
و شعرهای خوشی
چون پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصومی
دلش برای دلم می سوخت و
مهربانی را نثار من می کرد
دلم برای کسی تنگ است
که تا شمال ترین شمال با من رفت و
در جنوب ترین جنوب با من بود
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریای واژگون می دوخت
و شعرهای خوشی
چون پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصومی
دلش برای دلم می سوخت و
مهربانی را نثار من می کرد
دلم برای کسی تنگ است
که تا شمال ترین شمال با من رفت و
در جنوب ترین جنوب با من بود
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
۵.۶k
۱۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.