قهوه چشمان تو همه چیز را برملا میکرد

قهوه چشمان تو همه چیز را برملا میکرد
من هنوز همان معتادِ قدیمی به قهوه
و تو؟
همان پناهگاهِ قدیمی
جداییِ ظاهری مان چیزی از عشقِ درونی مان کم نکرده عزیزکم،انکار نکن که فراموش کرده ای
به خوبی لرزش چشمانت را به یاد دارم‌
دیدگاه ها (۲۲۶)

‌‌بی رحمی است که از عقل استفاده شود برای به بازیچه گرفتن قلب...

نسبتمون نشه دخترخانوم؟

حالمان خوب است ، غم کم میخوریم کم که نه ، هر روز کم کم میخور...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

قهوه‌ای جاویدان ☕ قسمت ۸ صفحه‌ ی پنجم را تمام کرد . نمی دانس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط