استوری عاشقانه روزگار غریب
نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد
#علیرضا_قربانی
دهانت را می بویند
مبادا که گفته باشی:« دوستت می دارم».
دلت را می بویند.
روزگارِ غریبی ست، نازنین!
و عشق را کنارِ تیرکِ راهبند،
تازیانه می زنند.
عشق را در پستویِ خانه نهان باید کرد.
#احمد_شاملو
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد
#علیرضا_قربانی
دهانت را می بویند
مبادا که گفته باشی:« دوستت می دارم».
دلت را می بویند.
روزگارِ غریبی ست، نازنین!
و عشق را کنارِ تیرکِ راهبند،
تازیانه می زنند.
عشق را در پستویِ خانه نهان باید کرد.
#احمد_شاملو
۱۹.۰k
۱۹ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.