پلک بستی که تماشا به تمنا برسد
پلک بستی که تماشا به تمنا برسد
پلک بگشا که تمنا به تماشا برسد
چشم کنعان نگران است ؛ خدایا ! مگذار
بوی پیراهن یوسف به زلیخا برسد
سنگ با تیشه به تلقین و تمسخر میگفت :
منتظر باش که فرهاد به لیلا برسد !
ترسم این نیست که او با لب خندان برود
ترسم این است که او روز مبادا برسد
عقل میگفت که سهم من و تو دلتنگیست
عشق فرمود : نباید به مساوی برسد !
گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگر ...
درد - آنجا که عمیق است - به حاشا برسد ...
عشق عین حد تعریف نشده است
عین منفی زیرردایکال به توان 2
باعشق کاراتونو انجام بدید بازدهی هزار برابر بهتر عاشق باشید تو هرکاری. ....
پلک بگشا که تمنا به تماشا برسد
چشم کنعان نگران است ؛ خدایا ! مگذار
بوی پیراهن یوسف به زلیخا برسد
سنگ با تیشه به تلقین و تمسخر میگفت :
منتظر باش که فرهاد به لیلا برسد !
ترسم این نیست که او با لب خندان برود
ترسم این است که او روز مبادا برسد
عقل میگفت که سهم من و تو دلتنگیست
عشق فرمود : نباید به مساوی برسد !
گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگر ...
درد - آنجا که عمیق است - به حاشا برسد ...
عشق عین حد تعریف نشده است
عین منفی زیرردایکال به توان 2
باعشق کاراتونو انجام بدید بازدهی هزار برابر بهتر عاشق باشید تو هرکاری. ....
۲۵.۴k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰