در وعدهگاه وصلش

💜💜
در وعده‌گاه وصلش
جانم به لب رسیده‌ست
ترسم صبا نیارد زان بی وفا پیامی...
دیدگاه ها (۰)

💜💜برای قلبم چه طرحی بریزمتا عاشقت نباشد؟لبانم را چه بیاموزمک...

💜💜ساکتم ...اما پرم  از حرفهای تلخ ...پر از رمز و راز ...و ام...

💜💜همیشه کسانی هستند که در نهایتِ دلتنگینمی‌توانیم آن‌ها را د...

💜💜شده عاشق بشویروح دهی ،جان بدهی،بغض شوی آه شوییار در آغوش د...

یگ روز به شیدایی در زلف تو آویزم زان دو لب شیرینت صد شور برا...

وعده دادی وقت جان‌دادن به بالین من آیی...جانم ازهجرت به لب آ...

تنگِ غروب که می شودعجیب دلم مظلوم و بی کس تر می شودبد میسوزد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط