و در این روزها آنقدر از احساس لبریزم

🍒🌱....... و در این روزها آنقدر از احساس لبریزم
که حتی گاه گاهی در لباسم شعر می ریزم

تو وقتی می رسی، بر کرت کرتم لرزه می افتد
شبیه خاک نیشابور، جد در جد غزل خیزم

نگاهم داشت از پرچین رویت میوه می دزدید
نخواه از این گناه مستحب هرگز بپرهیزم!

عروسک وار، دست دختران کدخدا هستی
و اما من مترسک زاده ای در دست جالیزم

بهار اندام من! این شهر را اردیبهشتی کن
که من برعکس شاعرها، به شدت ضد پاییزم🍒🌱

علیرضا بدیع
دیدگاه ها (۵)

🍒🌱صبح بخیر! امیدوارم امروز رو با روحیه خوب شروع کنی نه با اخ...

🌱🍒دور از نوازشهای دست مهربانتدستان من در انزوای خویش تنهاستب...

🌱🍒دایم ستیزه با دل افگار می‌کنیبا لشکر شکسته چه پیکار می‌کنی...

🍒🌱تاج من بر سرم نيستتاج من بر قلب من جاي داردكه الماس و فيرو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط