جَوون بودیم ،
جَوون بودیم ،
خوش قَد و بالا ، لباسا تَر و تَمیز ،
کُت شلوارمون خط اتوش نصف میکرد هندونه رو !
دلبر میومد آلا گارسون کرده ، لباسا گُلگلی ، ساعت بند نازُك ،
کفشا واکس زده ، کمَر باریك ، با اون کفشا تِقتِق قدمزنون دو تا شاخه مریم میخرید میرفت !
به خودمون اومدیم دیدیم گُلا رو که میپیچیم ،
دلمونم میزاریم لای مریَما تقدیم دلبر میکنیم !
چه کُنیم چه نکُنیم ؛
دلُ زدیم به دریا گفتیم این بار که اومد بش میگیم هواخواهتیم !
اومد دست تو دست با یارو کِراواتیه خندِه کنون مستِ هم ،
گفت هر روز برات از اینجا گل میخرم !
نفهمیدیم چطور شد !
گُل رو پیچیدیم ، خورده دلا رو از توش جمع کردیم ، دادیم رفت مریمارو ...
#Good_Evening
#Autumn
خوش قَد و بالا ، لباسا تَر و تَمیز ،
کُت شلوارمون خط اتوش نصف میکرد هندونه رو !
دلبر میومد آلا گارسون کرده ، لباسا گُلگلی ، ساعت بند نازُك ،
کفشا واکس زده ، کمَر باریك ، با اون کفشا تِقتِق قدمزنون دو تا شاخه مریم میخرید میرفت !
به خودمون اومدیم دیدیم گُلا رو که میپیچیم ،
دلمونم میزاریم لای مریَما تقدیم دلبر میکنیم !
چه کُنیم چه نکُنیم ؛
دلُ زدیم به دریا گفتیم این بار که اومد بش میگیم هواخواهتیم !
اومد دست تو دست با یارو کِراواتیه خندِه کنون مستِ هم ،
گفت هر روز برات از اینجا گل میخرم !
نفهمیدیم چطور شد !
گُل رو پیچیدیم ، خورده دلا رو از توش جمع کردیم ، دادیم رفت مریمارو ...
#Good_Evening
#Autumn
۱۷.۳k
۲۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.