قلبمو گذاشتم رو طاقچه خاك بخوره !
قلبمو گذاشتم رو طاقچه خاك بخوره !
خاك بخوره شاید تو رو یادش بره !
خاك بخوره و خودش خاطره بشه
واسه از یاد بردنِ خاطرات تو !
امّا خودت الآن رو طاقچهی دلمی ..
یه تابلوی سیاه که تمام دوست داشتنا و
احساسات دلم رو مثل یه سیاه چاله میبلعه !
چرا فکر میکردم بد نیستی ؟
بد بودیا ! نه که نباشی ..
سوالم اینه چرا من نمیدیدم ؟!
دلم حقشه !
همون جاش رو طاقچه تنهایی باشه
تا ادب بشه ، تا یادش نره دیگه دست نگیره
جلو چشمام و گوشام تا با سر نیُفتم تو سیاه
چاله و با جون کندن در بیام :)🙂🌿
خاك بخوره شاید تو رو یادش بره !
خاك بخوره و خودش خاطره بشه
واسه از یاد بردنِ خاطرات تو !
امّا خودت الآن رو طاقچهی دلمی ..
یه تابلوی سیاه که تمام دوست داشتنا و
احساسات دلم رو مثل یه سیاه چاله میبلعه !
چرا فکر میکردم بد نیستی ؟
بد بودیا ! نه که نباشی ..
سوالم اینه چرا من نمیدیدم ؟!
دلم حقشه !
همون جاش رو طاقچه تنهایی باشه
تا ادب بشه ، تا یادش نره دیگه دست نگیره
جلو چشمام و گوشام تا با سر نیُفتم تو سیاه
چاله و با جون کندن در بیام :)🙂🌿
۸.۹k
۰۳ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.