خانه های قدیمی را دوست دارم چونکه ...
خانه های قدیمی را دوست دارم چونکه ...
چایی همیشه دم بود
روی سماور ...توی قوری
در خانه همیشه باز بود !
مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست.
غذاها ساده و خانگی بود ..
بویش نیازی به هود نداشت ..
عطرش تا هفت خانه می رفت
کسی نان خشکه نداشت
نان برکت سفره بود !
مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را
زیاد می کرد ..
بوی شب بو ها و خاک نم خورده
حیاط غوغا میکرد ..
خبری از پرده های ضخیم و
مجلسی نبود، نور خورشید
سهمی از خانه های قدیم بود !
دلخوری ها مشاوره نمی خواست
دوستی ها حساب و کتاب نداشت
سلام ها اینقدر معنا نداشت ...!
چایی همیشه دم بود
روی سماور ...توی قوری
در خانه همیشه باز بود !
مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست.
غذاها ساده و خانگی بود ..
بویش نیازی به هود نداشت ..
عطرش تا هفت خانه می رفت
کسی نان خشکه نداشت
نان برکت سفره بود !
مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را
زیاد می کرد ..
بوی شب بو ها و خاک نم خورده
حیاط غوغا میکرد ..
خبری از پرده های ضخیم و
مجلسی نبود، نور خورشید
سهمی از خانه های قدیم بود !
دلخوری ها مشاوره نمی خواست
دوستی ها حساب و کتاب نداشت
سلام ها اینقدر معنا نداشت ...!
۵.۰k
۱۴ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.