تا ابد به پای تو میمانم...
مارالم ...
توکجایی که ببینی کسی شبیه
تو چگونه تمام درد وغمهای دنیارا
به جان خسته وبیمارمن گسیل کرد
منی که هیچ کسی خواهدتوانست در عشق وعلاقه ام بتوازمن پیشی بگیرد
منی که مدام رنجیدم واما از روی علاقه ام هرگز لب گلایه نگشودم ،دردی به جانم افتاد ازاین نامهربانی ها که بیدرمان است ومرا ازپای در اورده ای کاش میتوانستم بگویم اسرار نهفته در دلم را که برکسی نگفتم ونخواهم گفت...
میدانستم زمان روزهای خوشبودن زمان پایان من و امدن دیگران است دیگرانی که رهگذرانی بیش نیستند ،هیچکدامشان برای ماندن نمیایند ،هنوز هم برایم باورش سخت است ان شیرزنی که من همیشه به بودنش افتخار میکردم اینچنین رفیق
نیمه راه باشد ،باور نمیکنم انکه میبیند جان دادنم را بی اهمیت میگذرد ....
دریغا که نمیدانم به جستجویش به کجا روم...
توکجایی که ببینی کسی شبیه
تو چگونه تمام درد وغمهای دنیارا
به جان خسته وبیمارمن گسیل کرد
منی که هیچ کسی خواهدتوانست در عشق وعلاقه ام بتوازمن پیشی بگیرد
منی که مدام رنجیدم واما از روی علاقه ام هرگز لب گلایه نگشودم ،دردی به جانم افتاد ازاین نامهربانی ها که بیدرمان است ومرا ازپای در اورده ای کاش میتوانستم بگویم اسرار نهفته در دلم را که برکسی نگفتم ونخواهم گفت...
میدانستم زمان روزهای خوشبودن زمان پایان من و امدن دیگران است دیگرانی که رهگذرانی بیش نیستند ،هیچکدامشان برای ماندن نمیایند ،هنوز هم برایم باورش سخت است ان شیرزنی که من همیشه به بودنش افتخار میکردم اینچنین رفیق
نیمه راه باشد ،باور نمیکنم انکه میبیند جان دادنم را بی اهمیت میگذرد ....
دریغا که نمیدانم به جستجویش به کجا روم...
۷.۲k
۳۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.