یه جایی به بعد
یه جایی به بعد
دیگه خسته می شی از هر چی که هست و یک چیزی که نیست ...
دلت از عالم و آدم پُر می شه و هیچ کس نمی تونه آرومت کنه .
جلوی روت عمری که باید بیهوده سپری بشه و پشت سرت گذشته ای که همیشه درگیر شی و ولت نمی کنه و این وسط به کسایی ضربه می زنی که نزدیکتن ولی نمیتونی کاری بکنی ...
دیگه کم کم خودتو فراموش می کنی زندگی برات زندان میشه و هر چقدر که زمان می گذره بدتر و بدتر میشه.
نمیدونم چه اتفاقی تو زندگیم افتاد ولی دیگه برام مهم نیست آدم ها چه فکری دربارم میکنن دیگه حرفا و قضاوت هاشون اذیتم نمیکنه دیگه برام مهم نیست
توی روزای سخت زندگیم کیا ترکم کردن گذشته رو رها کردم و در کل هیچ توقعی از هیچ کس ندارم
عوضش حالم بهتره خوشحال ترم هر چیزی و هرکسی نمیتونه منو بهم بریزه و من این حال خوبو با هیچی عوض نمیکنم
دیگه خسته می شی از هر چی که هست و یک چیزی که نیست ...
دلت از عالم و آدم پُر می شه و هیچ کس نمی تونه آرومت کنه .
جلوی روت عمری که باید بیهوده سپری بشه و پشت سرت گذشته ای که همیشه درگیر شی و ولت نمی کنه و این وسط به کسایی ضربه می زنی که نزدیکتن ولی نمیتونی کاری بکنی ...
دیگه کم کم خودتو فراموش می کنی زندگی برات زندان میشه و هر چقدر که زمان می گذره بدتر و بدتر میشه.
نمیدونم چه اتفاقی تو زندگیم افتاد ولی دیگه برام مهم نیست آدم ها چه فکری دربارم میکنن دیگه حرفا و قضاوت هاشون اذیتم نمیکنه دیگه برام مهم نیست
توی روزای سخت زندگیم کیا ترکم کردن گذشته رو رها کردم و در کل هیچ توقعی از هیچ کس ندارم
عوضش حالم بهتره خوشحال ترم هر چیزی و هرکسی نمیتونه منو بهم بریزه و من این حال خوبو با هیچی عوض نمیکنم
۱۶.۴k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.