من روزهای سخت وتلخی را برای دوباره
من روزهای سخت وتلخی را برای دوباره
داشتن تو پشت سر گذاشتم ،روزهایی
که بجز خودم هیچکسیرا نداشتم ،گاهی
روزها میگذشت ومن حتی کلمه ای برزبان نیاورده بودم ،واین به یک ماه ودو
ماه خلاصه نمیشد بلکه اکثر اوقاتم اینگونه بود ،اما باوجود تمام نامهربانی
یک چیز نمیگذاشت از پای بیفتم وآن
اینکه اینها در مقابل دردهای تو بیمقدارند وهمین ارامم میکرد...
من حتی در سخت ترین لحظه های. نیاز
اجازه ندادم کسی حتی نزدیکم شود بخودم اموخته بودم که همیشه وهمه جا مرا میبینی ومراقب منی ،اینها را گفتم که بگویم دوستت دارم
اگرقصوری دیدی بدان هزگز عمدی نبوده
راهنماییم کن اجان ودل میپذیرم ...
داشتن تو پشت سر گذاشتم ،روزهایی
که بجز خودم هیچکسیرا نداشتم ،گاهی
روزها میگذشت ومن حتی کلمه ای برزبان نیاورده بودم ،واین به یک ماه ودو
ماه خلاصه نمیشد بلکه اکثر اوقاتم اینگونه بود ،اما باوجود تمام نامهربانی
یک چیز نمیگذاشت از پای بیفتم وآن
اینکه اینها در مقابل دردهای تو بیمقدارند وهمین ارامم میکرد...
من حتی در سخت ترین لحظه های. نیاز
اجازه ندادم کسی حتی نزدیکم شود بخودم اموخته بودم که همیشه وهمه جا مرا میبینی ومراقب منی ،اینها را گفتم که بگویم دوستت دارم
اگرقصوری دیدی بدان هزگز عمدی نبوده
راهنماییم کن اجان ودل میپذیرم ...
۶.۶k
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.