حول حالنا بظهور الحجه...
بهار شد، خبری از بهار ما نرسید
دوباره خانه تکاندیم و یار ما نرسید
رسیده عید، ولی گلعذار ما تنهاست
لباس کهنهء غیبت، تن عزیز خداست
آهای مردم دنیا! از امتحان چه خبر؟
دوباره جمعه شد از صاحب الزمان چه خبر؟
به کام تشنه لبان ساغر و سبو نرسید
شمیم نیمهء شعبان رسید و او نرسید
دوباره کوچه خیابان ما چراغانی است
ولی دوباره کسی فکر درد آقا نیست
وصال او چِقَدر دیر و دیرتر شده است
گناه ماست که امسال، پیرتر شده است
قرار بوده بیاید سر قرار خودش
نشسته بین بیابان، در انتظار خودش
دلِ کسی نگرانش نشد نیامده است
کسی ز غربت آقا به خود نیامده است
ز رنج دیدن یوسف، کمی نرنجیدیم
بجای کار برای ظهور، خوابیدیم
کسی که فقر چشیدی! پی کریمان باش
اگر که رفتی از این در! برو پشیمان باش
به یُمن اوست که رزق سحر به ما دادند
بجای کیسهء زر، چشم تر به ما دادند
سلام یابن علی، ذوالفقار را بردار
بیا و نحسی این روزگار را بردار
ز روی میز، بساط قمار را بردار
ز روی خستهء مردم غبار را بردار
خوشا بحال غلامی که هیئتی تو شد
مریض شد، نگران سلامتی تو شد
نفس نفس زده ایم و ز جاده آمده ایم
چهل سه شنبه به عشقت پیاده آمده ایم
قبول کن که فقط ناز تو کشیدنی است
به جمکران قمر چهرهء تو دیدنی است
خدا کند که گدای محل کنی ما را
دوباره مثل گذشته بغل کنی ما را
خودت بیایی و دستی سر همه بکشی
مسیر روضهء ما را به علقمه بکشی
الا مسافر کرببلا که در راهی
مرا ببر به حرم، گریه کن که می خواهی
صدای ناله ات از حلق شاه می آید
نوای فاطمه از قتلگاه می آید
امان ز خنجر کُندی که تُند، بر میگشت
در آن مجادله دنبال پُشت سر میگشت
همینکه رفت به نیزه سر امام زمان
عقیله یک تنه شد لشکر امام زمان
زنی که گریه کن شاه بی کفن شده بود
اسیر حرمله و شمر بد دهن شده بود
نگاه مادر او کم فروغ تر شد وای
حرم ز غارت معجر، شلوغ تر شد وای
#حول_حالنا_بظهورالحجه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
دوباره خانه تکاندیم و یار ما نرسید
رسیده عید، ولی گلعذار ما تنهاست
لباس کهنهء غیبت، تن عزیز خداست
آهای مردم دنیا! از امتحان چه خبر؟
دوباره جمعه شد از صاحب الزمان چه خبر؟
به کام تشنه لبان ساغر و سبو نرسید
شمیم نیمهء شعبان رسید و او نرسید
دوباره کوچه خیابان ما چراغانی است
ولی دوباره کسی فکر درد آقا نیست
وصال او چِقَدر دیر و دیرتر شده است
گناه ماست که امسال، پیرتر شده است
قرار بوده بیاید سر قرار خودش
نشسته بین بیابان، در انتظار خودش
دلِ کسی نگرانش نشد نیامده است
کسی ز غربت آقا به خود نیامده است
ز رنج دیدن یوسف، کمی نرنجیدیم
بجای کار برای ظهور، خوابیدیم
کسی که فقر چشیدی! پی کریمان باش
اگر که رفتی از این در! برو پشیمان باش
به یُمن اوست که رزق سحر به ما دادند
بجای کیسهء زر، چشم تر به ما دادند
سلام یابن علی، ذوالفقار را بردار
بیا و نحسی این روزگار را بردار
ز روی میز، بساط قمار را بردار
ز روی خستهء مردم غبار را بردار
خوشا بحال غلامی که هیئتی تو شد
مریض شد، نگران سلامتی تو شد
نفس نفس زده ایم و ز جاده آمده ایم
چهل سه شنبه به عشقت پیاده آمده ایم
قبول کن که فقط ناز تو کشیدنی است
به جمکران قمر چهرهء تو دیدنی است
خدا کند که گدای محل کنی ما را
دوباره مثل گذشته بغل کنی ما را
خودت بیایی و دستی سر همه بکشی
مسیر روضهء ما را به علقمه بکشی
الا مسافر کرببلا که در راهی
مرا ببر به حرم، گریه کن که می خواهی
صدای ناله ات از حلق شاه می آید
نوای فاطمه از قتلگاه می آید
امان ز خنجر کُندی که تُند، بر میگشت
در آن مجادله دنبال پُشت سر میگشت
همینکه رفت به نیزه سر امام زمان
عقیله یک تنه شد لشکر امام زمان
زنی که گریه کن شاه بی کفن شده بود
اسیر حرمله و شمر بد دهن شده بود
نگاه مادر او کم فروغ تر شد وای
حرم ز غارت معجر، شلوغ تر شد وای
#حول_حالنا_بظهورالحجه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
۷.۲k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.