به جست و جوی تو
به جست و جوی تو
بر درگاه کوی تو می گریم،
در آستانه دریا و علف
به جست و جوی تو
در معبر بادها می گریم
در چهار راه فصول
در چارچوب شکسته پنجره ای
که آسمان ابرآلود را قابی کهنه می گرید
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند، تا چند
ورق خواهد خورد؟
جریان باد را پذیرفتن
و عشق را
که خواهر مرگ است
و جاودانگی رازش را با تو در میان نهاد.
پس به هیئت گنجی درآمدی:
بایسته و آزانگیز
گنجی از آن دست
که تملک خاک را و دیاران را
ازین سان دلپذیر کرده است!
نامت سپیده دمی است
که بر پیشانی آسمان می گذرد
متبرک باد نام تو!
و ما همچنان دوره می کنیم
شب را و روز را
هنوز را...
احمد شاملو✨️
🌱❤️
بر درگاه کوی تو می گریم،
در آستانه دریا و علف
به جست و جوی تو
در معبر بادها می گریم
در چهار راه فصول
در چارچوب شکسته پنجره ای
که آسمان ابرآلود را قابی کهنه می گرید
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند، تا چند
ورق خواهد خورد؟
جریان باد را پذیرفتن
و عشق را
که خواهر مرگ است
و جاودانگی رازش را با تو در میان نهاد.
پس به هیئت گنجی درآمدی:
بایسته و آزانگیز
گنجی از آن دست
که تملک خاک را و دیاران را
ازین سان دلپذیر کرده است!
نامت سپیده دمی است
که بر پیشانی آسمان می گذرد
متبرک باد نام تو!
و ما همچنان دوره می کنیم
شب را و روز را
هنوز را...
احمد شاملو✨️
🌱❤️
۵.۹k
۲۲ آبان ۱۴۰۱