گاه در متن و میان نقش پا در بند زنجیری

🍒🌱گاه در متن و میان‌ِ نقش، پا در بند زنجیری؛
می‌نشستم انتظاری شوم و وحشتناک را همدرد؛
در غبار‌ِ حسرت و هیهات،
در کنار و کسوت‌ِ نخل‌ِ نر‌ِ پیری؛
که دگر خود نیز چون ناطور می‌داند
چتر‌ِ گردآلود‌ِ او در دست‌ِ مردی نیست.
لیکنش باور نمی‌آید.
می‌دهد دشنام هستی را
همچو نفرینی که گردون را کند هر خسته دل پیری.
گرچه می‌داند که این دشنام و نفرین را
نیست - هرگز نیست - تأثیری ...🍒🌱

#مهدی_اخوان_ثالث‌
دیدگاه ها (۰)

🌱🍒به تنهایی نیمکت‌ها حسودی‌ام می‌شود به تنهایی درها، پنجره‌ه...

🌱🍒پاییز زیباپشت در  استبا یک دنیا مهر ...🌱🍒

🌱🍒اگر بتوانم یک بار دیگر زندگی کنممی‌کوشم بیشتر اشتباه کنمنم...

🍒🌱آنکه "باورت" دارد،یک قدم جلوتر از کسی است کهدوستت دارد.🍒🌱#...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط