از هیچ کار کودکی ام پشیمان نیستم
از هیچ کار کودکیام پشیمان نیستم
جز آرزوی بزرگ شدن...
بزرگ شدیم و فهمیدیم كه دارو
آبمیوه نبود!
بزرگ شدیم و فهمیدیم بابابزرگ
دیگر هیچگاه باز نخواهد گشت،
آنطور كه مادر گفته بود!
بزرگ شدیم و فهمیدیم چیزهایی
ترسناك تر از تاریكی هم هست...
بزرگ شدیم...
به اندازه ای كه فهمیدیم پشت هر
خنده ی مادر هزار گریه بود!
و پشت هر قدرت پدر یك بیماری نهفته...
بزرگ شدیم و یافتیم كه مشكلاتمون
دیگر در حد یك شكلات،
یك لباس یا كیف نیست...
و این كه دیگر دستهایمان را برای
عبور از جاده نخواهند گرفت و
یا حتی برای عبور از پیج و خم های زندگی!!!
بزرگ شدیم و فهمیدیم كه این تنها
ما نبودیم كه بزرگ شدیم، بلكه والدین
ماهم همراه با ما بزرگ شده اند و
چیزی نمانده كه بروند!
و یا هم اكنون رفته اند...
خیلی بزرگ شدیم وقتی فهمیدیم
سخت گیری مادر عشق بود
غضبش عشق بود
و تنبیه اش عشق...
خیلی بزرگ شدیم وقتی فهمیدیم
پشت لبخند پدر خمیدگی قامت اوست!
جز آرزوی بزرگ شدن...
بزرگ شدیم و فهمیدیم كه دارو
آبمیوه نبود!
بزرگ شدیم و فهمیدیم بابابزرگ
دیگر هیچگاه باز نخواهد گشت،
آنطور كه مادر گفته بود!
بزرگ شدیم و فهمیدیم چیزهایی
ترسناك تر از تاریكی هم هست...
بزرگ شدیم...
به اندازه ای كه فهمیدیم پشت هر
خنده ی مادر هزار گریه بود!
و پشت هر قدرت پدر یك بیماری نهفته...
بزرگ شدیم و یافتیم كه مشكلاتمون
دیگر در حد یك شكلات،
یك لباس یا كیف نیست...
و این كه دیگر دستهایمان را برای
عبور از جاده نخواهند گرفت و
یا حتی برای عبور از پیج و خم های زندگی!!!
بزرگ شدیم و فهمیدیم كه این تنها
ما نبودیم كه بزرگ شدیم، بلكه والدین
ماهم همراه با ما بزرگ شده اند و
چیزی نمانده كه بروند!
و یا هم اكنون رفته اند...
خیلی بزرگ شدیم وقتی فهمیدیم
سخت گیری مادر عشق بود
غضبش عشق بود
و تنبیه اش عشق...
خیلی بزرگ شدیم وقتی فهمیدیم
پشت لبخند پدر خمیدگی قامت اوست!
۸.۱k
۲۰ شهریور ۱۴۰۰