یک شب ز حلقهای که بدر کوبند

یک شب ز حلقه‌ای که بدر کوبند
در کنج سینه قلب تو می لرزد
چون در گشوده شد، تن من بی تاب
در بازوان گرم تو می لغزد
دیگر در آن دقایق مستی بخش
در چشم من گریز نخواهی دید
چون کودکان نگاه خموشم را
با شرم در ستیز نخواهی دید
یک شب چو نام من بزبان آری
می خوانمت به عالم رؤیائی
بر موج‌های یاد تو می رقصم
چون دختران وحشی دریائی
یک شب لبان تشنه من با شوق
در آتش لبان تو می سوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو می دوزد
از زهره، آن الهه افسونگر
رسم و طریق عشق می آموزم
یک شب چو نوری از دل تاریک ی
در کلبه ات شراره می افروزم
آه، ای دو چشم خیره بره مانده
آری ، منم که سوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می آیم...🦋💞🦋


#sahar shehim💜

#عاشقانه
#بهترینم
دیدگاه ها (۰)

از تنم جامه برون آر و بنوششهد سوزنده ی لب هایم راتا به کی در...

ذاتت عسل است ای جان گفتنت عسلی دیگر ای عشق تو ...

💖💖به همديگه حس_خوب بدين.. همه آدما درگير مشكلاتشون هستن.. اج...

به دلڪـش ، به بَنان... به ربناے ِ قرآن....به بی اعتناییِ لح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط