همدم یار شدن دیده ی تر می خواهد
همدم یار شدن دیدهی تر میخواهد
پیرِ میخانه شدن اشک سحر میخواهد
عاشقی کارِ دل مصلحت اندیشان نیست
قدمِ اول این راه جگر میخواهد
بال و پرهای به دور و بر شمع ریخته گفت
بشنود هر که زِ معشوق خبر میخواهد
هرکه عاشق شده، خاکستر او بر باد است
عاشق از خویش کجا رد و اثر میخواهد
هنر آن نیست نسوزی به میانِ آتش
پر زدن در وسط شعله هنر میخواهد...
پیرِ میخانه شدن اشک سحر میخواهد
عاشقی کارِ دل مصلحت اندیشان نیست
قدمِ اول این راه جگر میخواهد
بال و پرهای به دور و بر شمع ریخته گفت
بشنود هر که زِ معشوق خبر میخواهد
هرکه عاشق شده، خاکستر او بر باد است
عاشق از خویش کجا رد و اثر میخواهد
هنر آن نیست نسوزی به میانِ آتش
پر زدن در وسط شعله هنر میخواهد...
۲.۰k
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.