دلم ازبي كسي ام نيمه شب تار گرفت
دلم ازبي كسي ام نيمه شب تار گرفت
دلم از اين همه غم اين همه أزار گرفت
امدم تا كه شكايت كنم إز جرح فلك
اين دل غم زده از حسرت بسيار گرفت
هر كه أمد به دل غم زده ام غصه نهاد
كو طبيبي كه سراغ از من بيمار گرفت
گله بشت گله از ياري تقدير جه بود
به هم اغوشي گل در بغل خار گرفت
ميل ديدار تو داود دل وامونده ي من
گذر تلخززمان فرصت ديدار گرفت
خواستم تا بنويسم غم دل سنگ صبور
دفترم شعله كشيد و دل خودكار گرفت🖤🥀
دلم از اين همه غم اين همه أزار گرفت
امدم تا كه شكايت كنم إز جرح فلك
اين دل غم زده از حسرت بسيار گرفت
هر كه أمد به دل غم زده ام غصه نهاد
كو طبيبي كه سراغ از من بيمار گرفت
گله بشت گله از ياري تقدير جه بود
به هم اغوشي گل در بغل خار گرفت
ميل ديدار تو داود دل وامونده ي من
گذر تلخززمان فرصت ديدار گرفت
خواستم تا بنويسم غم دل سنگ صبور
دفترم شعله كشيد و دل خودكار گرفت🖤🥀
۵۲۷
۲۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.