آنجا که عشق با زبری زیر می شود
آنجا که عشق با زبری زیر می شود
دلبر به انتظار نمک گیر می شود
فهمیده ای چرا به غذا لب نمی زنم ؟
آدم که خون دل بخورد سیر می شود
چون جنگ های تن به تنِ چرخ دنده هاست
دستی که لای موی تو درگیر می شود
از گربه ی فرو شده در تنگنا بترس
هر گربه ای به وقت خطر شیر می شود
دلبر به انتظار نمک گیر می شود
فهمیده ای چرا به غذا لب نمی زنم ؟
آدم که خون دل بخورد سیر می شود
چون جنگ های تن به تنِ چرخ دنده هاست
دستی که لای موی تو درگیر می شود
از گربه ی فرو شده در تنگنا بترس
هر گربه ای به وقت خطر شیر می شود
۴۵.۷k
۳۰ مهر ۱۴۰۱