یکبار هم یادم نیست درست کی بود اما
_یکبار هم یادم نیست درست کی بود اما
مامبزرگ لطیفه عصایش را گم کرده بود.
خودش را میکشید تا دم در و بلند
میگفت"آخ، پاهایم کو؟ پاهایم کو؟"
الان که توراندارم عین مامبزرگم شدهم،
هی در اتاقم راه میروم و میگویم:
"قلبم کو؟ قلبم کو؟!🥲❤️. .
مامبزرگ لطیفه عصایش را گم کرده بود.
خودش را میکشید تا دم در و بلند
میگفت"آخ، پاهایم کو؟ پاهایم کو؟"
الان که توراندارم عین مامبزرگم شدهم،
هی در اتاقم راه میروم و میگویم:
"قلبم کو؟ قلبم کو؟!🥲❤️. .
۳.۵k
۲۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.