بچه ها اومدن خواستگاریم (زرت عنشونم نیستی🤓)بعد اون شازدهه
بچه ها اومدن خواستگاریم (زرت عنشونم نیستی🤓)بعد اون شازدهه یهو از اونی که حجره داشت خوشش اومد این دوتا رفتن باهم اونی که سفره داشت با اون افسر رفت اونی که از سر بازار اومده بود با نامجونو یادم رفت ولی با اون رفت آخرشم من و تاجره موندیم همو نگرفتیم هر دوتامون سینگل به گوووور شدیم😃
۴۳۵
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.