پارت ۱۷

پارت ۱۷


راوی ویو
که توجه اهالی رو جلب کرد
بعد از بوق زدن به سرعت گاز داد و از اون منطقه خارج شد
و ا.ت تنها گذاشت


ا.ت ویو
ترسیده بودم همه نگام میکردن
همینجوری اروم اروم راه میرفتم که یه مرد میانسال
دنبالم کرد بهش میخورد ۴۰ سال رو داشته باشه
سرعتم رو بیشتر کردم که به یه پسر برخورد کردم
= اروم باش اینجا چیکار میکنی تو؟
+ م ... من رو اینجا ول کردن
= خیله خب همینجا بغلم وایسا تا بهت کمک کنم
اون پسره داشت سیگار میخرید
و اون مرد هم نزدیک تر میشد
اومد جلو پسره وایساد و گفت
؟ من این دختر رو میبرم
پسره نگاهشو از فروشنده سیگار که پیر و فرتوت بود
برداشت و داد به اون یارو منم مث بید میلرزیدم و ریده بودم تو خودم
که یه وقت منو نده بهش
= چی چی گمشو اونور بینم
؟ دردسر درس نکن بده ببرمش
= اینو خودم تور کردم نمیدمش به تو
حالا اگه دستگاه تولید تو دوست داری گمشو * منظورش دی×ک *
؟ میگم بدش من
مرده اومد بازو های منو گرفت
منم مث مجسمه شده بودم انقد که ترسیده بودم
= دست کثیفتو بهش نزن
بعد گفتن این حرف با اون مرده در گیر شد
کمی ازشون دور شدم که پسره بعد از خالی کردن گلوله ای به
مغز یارو اومد پیشم
= چیزی نیس نترس اون لایق مرگ بود
بیا بریم اینجا سرده
داشتیم راه میرفتیم مه همه جا رو گرفته بود و سگ ها گله ای به خواب
رفته بودن
معتاد ها هم تبلیغ مواد هاشون رو میکردن
بعضی ها ام هیز به بدن نیمه لختم نگاه میکردن
اما سمتم نمیومدن انگار میترسیدن
به دور و ور نگاه میکردم که صدای پسره توجهمو جلب کرد
= اسم من نیک من اهل افریقام و خیلی وقته ساکن این منطقه ام
+ اسم منم ا.ته
= کی اینجا ولت کرد
+ نمیشناسیش ولی کیم تهیونگ
= اوووو نشناسمش اونم یه زمانی اینجا بین خونواده کوچیک ما زندگی
میکرد اما بعدش که قدرت دستش اومد مغرور شد
جوری که سالی یبار میاد اینجا بهمون سر میزنه و میره
+ پس اشنائه
= اره یه اشنای اشغال از من گفتن بود نزدیکش نشو اون اشغالی به تمام معناست * جهت اطلاع فیک ناراحت نشین 😔 *
+ اوهوم
رسیدیم به یه خونه ی کاملا مشکی و تقریبا بزرگ
رفتیم توش راهرو بزرگی داشت
بعد طی کردن راهرو به محوطه بزرگی رسیدیم
که دو تا پسر اونجا بودن
× این دیگه کیه
= این ا.ته مثل اینکه کیم اینجا ولش کرده
$ پس کیم اینجا بوده چه عجب
اسمت چیه؟
+ ا.ت
$ خوبه منم ارتور ام
× خوشبختم منم کیلین ام
+ خوشبختم
= عرازل بوکان و ندیدین
$ چرا تو دسشویی داره میرینه
ناگهان پسری با حوله طوسی دور گردنش اومد
& کی×ره مو میخوره حموم بودم
ناگهان متوجه من شد
× حد اقل جلو ا.ت دهن کثیفت و ببند
& تو خفه این کیه
+ من ا.تم داشتم زندگی میکردم که تهیونگ منو اورد اینجا ولم کرد
& اوهه اوکی پس اینجا موندگاری
+ نه میخوام برم خونه ام ..