بابا بند کفن را باز کرد و گفت : فرزانه! بیا ببین ، همه جا
بابا بند کفن را باز کرد و گفت : فرزانه! بیا ببین ، همه جای بدنش ترکش خورده ، الا سینه اش که سالم مونده بود.
تا این را گفت دوباره به بالای تابوت رفتم، یاد حرف حمید افتادم که در مجالس امام حسین (ع) محکم سینه می زد و می گفت:
فرزانه! این سینه هیچوقت ، نمی سوزه
همه جای پیکر تیر و ترکش خورده بود
شکم ، پاها ، دستها ، گردن ، صورت
همه جا به جز سینه که کاملا سالم مانده بود.
شهدای مدافع حرم غریب ترین و مظلوم ترین شهدا
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهادت
#شهید
#شهدای_لشکر_های_اسلام
#شهدای_مدافع_حرم_آل_الله
#شهدای_دهه_نود
#فرماندهان_شهید_مدافع_حرم_آل_الله
#رفقای_شهیدم
#رفیق_شهیدم_حسن_حسن_زاده_سرای
#حسن_ختام_عاشقی
تا این را گفت دوباره به بالای تابوت رفتم، یاد حرف حمید افتادم که در مجالس امام حسین (ع) محکم سینه می زد و می گفت:
فرزانه! این سینه هیچوقت ، نمی سوزه
همه جای پیکر تیر و ترکش خورده بود
شکم ، پاها ، دستها ، گردن ، صورت
همه جا به جز سینه که کاملا سالم مانده بود.
شهدای مدافع حرم غریب ترین و مظلوم ترین شهدا
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهادت
#شهید
#شهدای_لشکر_های_اسلام
#شهدای_مدافع_حرم_آل_الله
#شهدای_دهه_نود
#فرماندهان_شهید_مدافع_حرم_آل_الله
#رفقای_شهیدم
#رفیق_شهیدم_حسن_حسن_زاده_سرای
#حسن_ختام_عاشقی
۱.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.