گوش کن
گوش کن
به صدای دوردست من
در مه سنگین اوراد سحرگاهی
و مرا در ساکت آینهها بنگر
که چگونه باز با تهماندههای دستهايم
عمق تاریک تمام خوابها را لمس میسازم
و دلم را خالکوبی میکنم
چون لکهای خونین
بر سعادتهای معصومانه هستی
من پشیمان نیستم
از من ای محجوب من!
با یک من دیگر
که تو او را در خیابانهای سرد شب
با همین چشمان عاشق باز خواهی یافت،
گفتگو کن
و بیاد آور
مرا در بوسه اندهگین او
بر خطوط مهربان زیر چشمانت...!
#فروغ_فرخزاد
به صدای دوردست من
در مه سنگین اوراد سحرگاهی
و مرا در ساکت آینهها بنگر
که چگونه باز با تهماندههای دستهايم
عمق تاریک تمام خوابها را لمس میسازم
و دلم را خالکوبی میکنم
چون لکهای خونین
بر سعادتهای معصومانه هستی
من پشیمان نیستم
از من ای محجوب من!
با یک من دیگر
که تو او را در خیابانهای سرد شب
با همین چشمان عاشق باز خواهی یافت،
گفتگو کن
و بیاد آور
مرا در بوسه اندهگین او
بر خطوط مهربان زیر چشمانت...!
#فروغ_فرخزاد
۹.۹k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.