آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد

💜💜
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد
کاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد
تیر دیوانه شد و مرداد هم از شهر رفت
از غمت شهریورِ بیچاره حلق آویز شد
مهر با بی مهری و نامهربانی میرسد
مهربانی در نبودت اندک و ناچیز شد
بی تو یک پاییز ابرم، نم نمِ باران کجاست؟
بی تو حتّی فکر باران هم خیال انگیز شد
کاش میشد رفت و گم شد در دل پاییز سرد
بوی باران را تنفّس کرد و عطر آمیز شد
دیدگاه ها (۰)

💜💜دورا دور عاشقت شدمدورا دور نگرانت بودمدورا دور عشق ورزیدمو...

💜💜شب می‌شوددوباره به نبودنت می‌رسم!و این ماجرا تا صبح ادامه ...

💜💜لمس کن کلماتی راکه برایت می نویسمتا بخوانی و بفهمی چقدر جا...

💜💜خــوب ِ مــن ،همین جا درون شعرهایم بمانتا وسوسه یِ دوستت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط