خوب نیست که ایرانی باشی و از زندگانی سعدی چیزی ندانی!
.
سهلِ مُمتَنِع. این ویژگی زبان سعدی محسوب میشه. یعنی زبانی که هم ساده و هم سخت به نظر میاد.
وقتی اشعار سعدی رو زمزمه میکنیم، از اونجا که تقریبا تمام کلمات ساده و قابل فهم هستند، حس میکنیم شاعر، کار سختی برای سرودن این ابیات نداشته.
اگر این فکر توی ذهنتون اومد، لحظهای تأمل کنید و بعد قلم به دست بگیرید و سعی کنید شعری مشابه رو خلق کنید. تازه اینجاست که متوجه دشواری و اهمیت کار سعدی میشین.
این شما و این یکی از اشعار زیبای سعدی:
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیدهور شدم
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان
مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
یک بیت از زیباترین اشعار سعدی که هیچوقت فراموش نمیکنید را برای ما بنویسید.
🇮🇷 @farzandeIRAN_ir
#فرزند_ایران #مفاخر #سعدی_شیراز
#سعدی_شیرین_سخن #سعدی_پارسی
#شعر_ناب #سعدی #شعر_غزل #ایرانی
سهلِ مُمتَنِع. این ویژگی زبان سعدی محسوب میشه. یعنی زبانی که هم ساده و هم سخت به نظر میاد.
وقتی اشعار سعدی رو زمزمه میکنیم، از اونجا که تقریبا تمام کلمات ساده و قابل فهم هستند، حس میکنیم شاعر، کار سختی برای سرودن این ابیات نداشته.
اگر این فکر توی ذهنتون اومد، لحظهای تأمل کنید و بعد قلم به دست بگیرید و سعی کنید شعری مشابه رو خلق کنید. تازه اینجاست که متوجه دشواری و اهمیت کار سعدی میشین.
این شما و این یکی از اشعار زیبای سعدی:
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست
صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیدهور شدم
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان
مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
یک بیت از زیباترین اشعار سعدی که هیچوقت فراموش نمیکنید را برای ما بنویسید.
🇮🇷 @farzandeIRAN_ir
#فرزند_ایران #مفاخر #سعدی_شیراز
#سعدی_شیرین_سخن #سعدی_پارسی
#شعر_ناب #سعدی #شعر_غزل #ایرانی
۴۳.۲k
۰۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.