وقتی ازت متنفر بود...
وقتی ازت متنفر بود...
پارت بیست و یکم
ویو تهیونگ
رفتیم خونه که ...
ماشین رو پارک کردم و در ماشین رو باز کردم اول ویلچر رو برداشتم و بازش کردم بعد بورام رو براید استایل بغل کردم و گذاشتمش رو ویلچر و حرکت کردم
بورام هیچ حرفی نمیزد
این من رو بیشتر اذیت میکرد ولی چرا ؟! هوفف رفتم داخل
_بورام غذا چی میخوری ؟!
+....
_اشکال نداره جواب نده ...رامیون درست میکنم
شروع کردم به درست کردن رامیون درست شد رفتم پیش بورام و رو دو زانو نشستم
_میخوای لباسات رو عوض کنم ؟!
+...
_بورام جواب بده ...مهم نیست خودم عوض میکنم
بورام رو بلند کردم و بردمش رو تخت اتاق لباس هاش رو درآوردم و عوض کردم اومدیم پایین رامیون رو تو ظرف ریختم و با چاسپینگ بهش میدادم
_حرف بزن بورام اینجوری بیشتر نگرانم میکنی؟!
+ن،ن،نگرانت م،میکنم؟! ت،تو ح،حتی قصد نداشتی من رو ب،بیاری ب،بیمارستان ب،بعد ا،الان نگرانم شدی ؟!
_ببخشید حق داری ...متاسفم
به بورام غذا رو دادم خودم رو میز نشستم داشتم غذا میخوردم که در با شدت کوبیده شد
_این کیه ؟!
رفتم در رو باز کردم که در جا کوبیده شدم به دیوار ا،اون کوک بود کوک سریع رفت پیش بورام و دو زانو نشست
@خوبی بورام ؟! آیشش خدا لعنتت کنه تهیونگ
کوک بلند شد و به تهیونگ گفت
ویو بورام
@بورام رو با خودم میبرم
_با اجازه ؟!
@خودم تو آنقدر پست بودی که حواست به بچه ی خودت نبود
کوک دسته های ویلچر رو گرفت و سمت در میرفت که تهیونگ سریع اومد جلو ویلچر
_نه نه نمیزارم بورام رو ببری ...بورام تو که نمیخوای باهاش بری نه ؟!
+....
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
پارت بیست و یکم
ویو تهیونگ
رفتیم خونه که ...
ماشین رو پارک کردم و در ماشین رو باز کردم اول ویلچر رو برداشتم و بازش کردم بعد بورام رو براید استایل بغل کردم و گذاشتمش رو ویلچر و حرکت کردم
بورام هیچ حرفی نمیزد
این من رو بیشتر اذیت میکرد ولی چرا ؟! هوفف رفتم داخل
_بورام غذا چی میخوری ؟!
+....
_اشکال نداره جواب نده ...رامیون درست میکنم
شروع کردم به درست کردن رامیون درست شد رفتم پیش بورام و رو دو زانو نشستم
_میخوای لباسات رو عوض کنم ؟!
+...
_بورام جواب بده ...مهم نیست خودم عوض میکنم
بورام رو بلند کردم و بردمش رو تخت اتاق لباس هاش رو درآوردم و عوض کردم اومدیم پایین رامیون رو تو ظرف ریختم و با چاسپینگ بهش میدادم
_حرف بزن بورام اینجوری بیشتر نگرانم میکنی؟!
+ن،ن،نگرانت م،میکنم؟! ت،تو ح،حتی قصد نداشتی من رو ب،بیاری ب،بیمارستان ب،بعد ا،الان نگرانم شدی ؟!
_ببخشید حق داری ...متاسفم
به بورام غذا رو دادم خودم رو میز نشستم داشتم غذا میخوردم که در با شدت کوبیده شد
_این کیه ؟!
رفتم در رو باز کردم که در جا کوبیده شدم به دیوار ا،اون کوک بود کوک سریع رفت پیش بورام و دو زانو نشست
@خوبی بورام ؟! آیشش خدا لعنتت کنه تهیونگ
کوک بلند شد و به تهیونگ گفت
ویو بورام
@بورام رو با خودم میبرم
_با اجازه ؟!
@خودم تو آنقدر پست بودی که حواست به بچه ی خودت نبود
کوک دسته های ویلچر رو گرفت و سمت در میرفت که تهیونگ سریع اومد جلو ویلچر
_نه نه نمیزارم بورام رو ببری ...بورام تو که نمیخوای باهاش بری نه ؟!
+....
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
۶.۷k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.