من لبابه ام ؛ خوشبخت ترین زن زمین،،همسر عباس بن علی،،عروس
من لبابهام ؛ خوشبختترین زن زمین،،همسر عباسبنعلی،،عروس فاطمه کلابیه «امالبنین» و علی امیرالمؤمنین هستم،،
در بازار مدینه،،با دو زن مسافر از قبیله بنیکلاب ملاقات کردم،،وقتی دانستند که من عروس فاطمه کلابیهام ، با خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و بعد از پرسیدن حال و نشانی منزل او ، اولین سؤالشان ، مرا از فرط تعجب بر جا خشک کرد: هنوز هم شمشیر میبندد؟
- شمشیر؟! نه
- پس برادرش درست میگفت که از بعد ازدواج ، تغییر کرده
- یعنی میگویید مادر همسرم جنگیدن میداند؟!
از حیرت ، سادگی و نوع پرسشم به خنده افتادند،،یکی از آنها به عذرخواهی از خنده بیاختیار و بیمقدمه ، روی مرا بوسید و گفت: شما دختران شهر چه قدر سادهاید،،قبیله ما - بنیکلاب - به جنگاوری و دلیری میان قبایل مشهور و معروف است و تقریباً تمام زنان قبیله نیز کمابیش با شمشیرزنی ، تیراندازی و نیزهداری آشنایند،،اما فاطمه از نسل «ملاعب الاسنه» (به بازی گیرنده نیزهها) است و خانوادهاش نه فقط در میان قبیله ما و کل اعراب ، بلکه حتی در امپراتوری روم نیز معروف و مورد احترامند،،فاطمه در شمشیرزنی و فنون جنگی به قدری مهارت داشت که حتی برادران و نزدیکانش تاب هماوردی و مقابله با او را نداشتند،،
بعد در حالی که میخندید ، ادامه داد: هیچ مردی جرأت و جسارت خواستگاری از او را نداشت،،به خواستگاران جسور و نامآور سایر قبایل هم جواب رد میداد،، وقتی ما و خانوادهاش از او میپرسیدیم که چرا ازدواج نمیکنی؟ میگفت: مردی نمیبینم ، اگر مردی به خواستگاریام بیاید ، ازدواج میکنم
من که انگار افسانهای شیرین میشنیدم ، گویی یکباره از یاد بردم که این ، بخش ناشنیدهای است از زندگی مادر همسرم ،، لذا با بیتابی پرسیدم: خب ، بگویید آخر چه شد؟!
زن در حالی که از خنده ریسه میرفت ، گفت : خب ، معلوم است که آخرش چه شد ، وقتی عقیل به نمایندگی از طرف برادرش امیرالمؤمنین علی - که رحمت و درود خدا بر او - به خواستگاری فاطمه آمد ، او از فرط شادمانی و رضایت ، گریست و گفت: خدا را سپاس من به «مرد» راضی بودم ولی او «مرد مردان» را نصیب من کرد
مهربانتر از مادر،،مَحرمتر از خواهر،،مقاومتر از کوه،،زیباتر از حور و روحنواز تر از نسیم صبح ،،، این صفات نادره،،تنها چند شاخه گل از گلستان وجود مادر همسرم ، فاطمه امالبنین است
📚ماهبهروایتآه
#اللهمعجللولیکالفرج
#أمیرالمؤمنینشاهمردان
#حضرتأمالبنین
#حضرتمشکلگشا
#مظهرادبوعشقووفا
#شنبههایأمالبنینی
#حضرتقمر
#حضرتلبابه
#دلتنگکربلا
در بازار مدینه،،با دو زن مسافر از قبیله بنیکلاب ملاقات کردم،،وقتی دانستند که من عروس فاطمه کلابیهام ، با خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و بعد از پرسیدن حال و نشانی منزل او ، اولین سؤالشان ، مرا از فرط تعجب بر جا خشک کرد: هنوز هم شمشیر میبندد؟
- شمشیر؟! نه
- پس برادرش درست میگفت که از بعد ازدواج ، تغییر کرده
- یعنی میگویید مادر همسرم جنگیدن میداند؟!
از حیرت ، سادگی و نوع پرسشم به خنده افتادند،،یکی از آنها به عذرخواهی از خنده بیاختیار و بیمقدمه ، روی مرا بوسید و گفت: شما دختران شهر چه قدر سادهاید،،قبیله ما - بنیکلاب - به جنگاوری و دلیری میان قبایل مشهور و معروف است و تقریباً تمام زنان قبیله نیز کمابیش با شمشیرزنی ، تیراندازی و نیزهداری آشنایند،،اما فاطمه از نسل «ملاعب الاسنه» (به بازی گیرنده نیزهها) است و خانوادهاش نه فقط در میان قبیله ما و کل اعراب ، بلکه حتی در امپراتوری روم نیز معروف و مورد احترامند،،فاطمه در شمشیرزنی و فنون جنگی به قدری مهارت داشت که حتی برادران و نزدیکانش تاب هماوردی و مقابله با او را نداشتند،،
بعد در حالی که میخندید ، ادامه داد: هیچ مردی جرأت و جسارت خواستگاری از او را نداشت،،به خواستگاران جسور و نامآور سایر قبایل هم جواب رد میداد،، وقتی ما و خانوادهاش از او میپرسیدیم که چرا ازدواج نمیکنی؟ میگفت: مردی نمیبینم ، اگر مردی به خواستگاریام بیاید ، ازدواج میکنم
من که انگار افسانهای شیرین میشنیدم ، گویی یکباره از یاد بردم که این ، بخش ناشنیدهای است از زندگی مادر همسرم ،، لذا با بیتابی پرسیدم: خب ، بگویید آخر چه شد؟!
زن در حالی که از خنده ریسه میرفت ، گفت : خب ، معلوم است که آخرش چه شد ، وقتی عقیل به نمایندگی از طرف برادرش امیرالمؤمنین علی - که رحمت و درود خدا بر او - به خواستگاری فاطمه آمد ، او از فرط شادمانی و رضایت ، گریست و گفت: خدا را سپاس من به «مرد» راضی بودم ولی او «مرد مردان» را نصیب من کرد
مهربانتر از مادر،،مَحرمتر از خواهر،،مقاومتر از کوه،،زیباتر از حور و روحنواز تر از نسیم صبح ،،، این صفات نادره،،تنها چند شاخه گل از گلستان وجود مادر همسرم ، فاطمه امالبنین است
📚ماهبهروایتآه
#اللهمعجللولیکالفرج
#أمیرالمؤمنینشاهمردان
#حضرتأمالبنین
#حضرتمشکلگشا
#مظهرادبوعشقووفا
#شنبههایأمالبنینی
#حضرتقمر
#حضرتلبابه
#دلتنگکربلا
۵.۷k
۰۴ خرداد ۱۴۰۲