یه روز..

مخاطب حرفهایم...

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یک قطره آبم که در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی‌ست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

خاموش مکن آتش افروخته‌ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم

#۱۳۱۶
دیدگاه ها (۴)

پدرخوانده...

خسته ام....

ماهِ عاشقی...

ماهِ عشق

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرماصلاً به تو افتاد مسیرم که ب...

فاضل نظری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط