کـاش یه مغازه بود
کـاش یه مغازه بود
آدم میرفت میگفت :
بی زحمت یه کم خیالِ خوش میخوام
ببخشید این خنده ها از ته دل چندن؟
آقـا
این آرامش ها لحظه ای چند؟
این بی خیالی ها که میپاشن رو زندگی
مُشتی چـند؟
ازین روزهایی که بی بغضن دارین؟
ازیـن سال هایِ بی رنج
اندازه دلِ ما دارین؟
این شـادی ها دوام دارن؟
کاش یه جایی بود میشد رفت
که بگی آقـا یه زنـدگی میخوام
بـی زحمت جنس خـوبش …
آدم میرفت میگفت :
بی زحمت یه کم خیالِ خوش میخوام
ببخشید این خنده ها از ته دل چندن؟
آقـا
این آرامش ها لحظه ای چند؟
این بی خیالی ها که میپاشن رو زندگی
مُشتی چـند؟
ازین روزهایی که بی بغضن دارین؟
ازیـن سال هایِ بی رنج
اندازه دلِ ما دارین؟
این شـادی ها دوام دارن؟
کاش یه جایی بود میشد رفت
که بگی آقـا یه زنـدگی میخوام
بـی زحمت جنس خـوبش …
۸.۰k
۲۴ دی ۱۴۰۲