باران که می بارد نگاهم به هر طرف می چرخد
باران که می بارد نگاهم به هر طرف می چرخد
تو را در آستانه چشمانم می بینم ...
گوشه ای می نشینم و به جایی خیره می شوم !
باران که می بارد دلم عاشق تر می شود ،
ابر نگاهم فرو میریزد و گونه هایم خیس می شود ...
نه از بی کسی و نه از هجوم تنهایی ،
بلکه از شوق دیدار روی تو جاری می شود!
باران که می بارد همه چیز جز تو ،
از یادم فراموش می شود
دوست داشتنت جاودانه می شود
باران می بارد و من به هوای بودنت
ماندگار می شوم ...
و باور می کنم ،
این احساسیست که پنهان نمی ماند ،
این همان عشقیست که مدتها دنبالش بودم ...
این همان انتظار شبانه روز است
که عاقبت به سر آمد ،
و تو ،
همان کسی هستی که منتظرش بودم ...
تو را در آستانه چشمانم می بینم ...
گوشه ای می نشینم و به جایی خیره می شوم !
باران که می بارد دلم عاشق تر می شود ،
ابر نگاهم فرو میریزد و گونه هایم خیس می شود ...
نه از بی کسی و نه از هجوم تنهایی ،
بلکه از شوق دیدار روی تو جاری می شود!
باران که می بارد همه چیز جز تو ،
از یادم فراموش می شود
دوست داشتنت جاودانه می شود
باران می بارد و من به هوای بودنت
ماندگار می شوم ...
و باور می کنم ،
این احساسیست که پنهان نمی ماند ،
این همان عشقیست که مدتها دنبالش بودم ...
این همان انتظار شبانه روز است
که عاقبت به سر آمد ،
و تو ،
همان کسی هستی که منتظرش بودم ...
۱۹.۳k
۰۹ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.