ای پناه من وقتی از همه ی راهها خسته می شوم. 🥀
ای پناه من وقتی از همه ی راهها خسته میشوم. 🥀
دعای ۵۱ صحیفه سجادیه ع :
يَا كَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي الْمَذَاهِبُ وَ يَا مُقِيلِي عَثْرَتِي ، فَلَوْ لَا سَتْرُكَ عَوْرَتِي لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ ، وَ يَا مُؤَيِّدِي بِالنَّصْرِ ، فَلَوْ لَا نَصْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِينَ ، وَ يَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيرَ الْمَذَلَّةِ عَلَى أَعْنَاقِهَ ، فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ ، وَ يَا أَهْلَ التَّقْوَى ، وَ يَا مَنْ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ، أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِّي ، وَ تَغْفِرَ لِي فَلَسْتُ بَرِيئاً فَأَعْتَذِرَ ، وَ لَا بِذِي قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ ، وَ لَا مَفَرَّ لِي فَأَفِرَّ .
اى پناه من هنگامى كه راهها (و گرايشها) مرا به رنج انداخته، و اى گذرنده از لغزش من، كه اگر پردهپوشى تو دربارهى من از آنچه (گناهانم كه) از آن شرم آيد نمىبود هر آينه از رسواشدگان مىبودم، و اى توانائى دهنده به يارى كردن كه اگر مرا يارى كردن تو نمىبود هر آينه از شكست خوردگان مىبودم، و اى كسى كه پادشاهان براى او يوغ ذلت و خوارى بر گردنهاشان نهادهاند، و آنان از غلبه و اقتدارهاى او ترسانند، و اى سزاوار پرهيزگارى، و اى كسى كه مر او را است نامهاى نيكو از تو مىخواهم كه از من درگذرى، و مرا بيامرزى، زيرا من بىگناه نيستم كه عذر آورم و نيرومند نيستم كه غالب و پيروز گردم، و مرا گريزگاهى نيست كه بگريزم،
دعای ۵۱ صحیفه سجادیه ع :
يَا كَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي الْمَذَاهِبُ وَ يَا مُقِيلِي عَثْرَتِي ، فَلَوْ لَا سَتْرُكَ عَوْرَتِي لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ ، وَ يَا مُؤَيِّدِي بِالنَّصْرِ ، فَلَوْ لَا نَصْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِينَ ، وَ يَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيرَ الْمَذَلَّةِ عَلَى أَعْنَاقِهَ ، فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ ، وَ يَا أَهْلَ التَّقْوَى ، وَ يَا مَنْ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ، أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِّي ، وَ تَغْفِرَ لِي فَلَسْتُ بَرِيئاً فَأَعْتَذِرَ ، وَ لَا بِذِي قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ ، وَ لَا مَفَرَّ لِي فَأَفِرَّ .
اى پناه من هنگامى كه راهها (و گرايشها) مرا به رنج انداخته، و اى گذرنده از لغزش من، كه اگر پردهپوشى تو دربارهى من از آنچه (گناهانم كه) از آن شرم آيد نمىبود هر آينه از رسواشدگان مىبودم، و اى توانائى دهنده به يارى كردن كه اگر مرا يارى كردن تو نمىبود هر آينه از شكست خوردگان مىبودم، و اى كسى كه پادشاهان براى او يوغ ذلت و خوارى بر گردنهاشان نهادهاند، و آنان از غلبه و اقتدارهاى او ترسانند، و اى سزاوار پرهيزگارى، و اى كسى كه مر او را است نامهاى نيكو از تو مىخواهم كه از من درگذرى، و مرا بيامرزى، زيرا من بىگناه نيستم كه عذر آورم و نيرومند نيستم كه غالب و پيروز گردم، و مرا گريزگاهى نيست كه بگريزم،
۳.۳k
۲۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.