این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
اگر ای دوست تو را عقده ی عالم به گلوست
داستان تو و غم صحبت سنگ است و سبوست
آستان بوس حرم باش و بپرس از در دوست
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
دل هر کس که حسینی ست ز خود بی خبر است
کشته ی عشق حسین از همه کس زنده تر است
بس که آن جلوه ی توحید مرا در نظر است
هر کجا می نگرم نور رخش جلوه گر است
اگر ای دوست تو را عقده ی عالم به گلوست
داستان تو و غم صحبت سنگ است و سبوست
آستان بوس حرم باش و بپرس از در دوست
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
دل هر کس که حسینی ست ز خود بی خبر است
کشته ی عشق حسین از همه کس زنده تر است
بس که آن جلوه ی توحید مرا در نظر است
هر کجا می نگرم نور رخش جلوه گر است
۴۷۱
۱۷ آبان ۱۴۰۳