Drunk مست

Drunk: مست
Pt 6
نمیزاشت حرف بزنم که چسبوندمش به دیوار و لبام رو گذاشتم رو لباش.
دلم براش تنگ شده بود. خیلی. داشتم با عشق میبوسیدمش که من رو از خودش جدا کرد.

کوک: ببین جیمین. اونشب تهیونگ اومد خونمون و تو شربت خودم و خودش تحریک کننده ریخت. خودش
شروع کرد به انجام این کار. من دست خودم نبود. فقط همکاری میکردم. اونشب هم حسابی تحریک شده بودم و کنترلم رو از دست دادم. باور کن.

جیمین: ببین. دیگه برام مهم نیست. الان من دوست پسر دارم. شاید بشناسیش. مهم نیست. مهم اینه که دیشب رابطه جن. سی داشتیم. حتی اگر هم من ببخشمت، هم من هم اون نمیخوایم که من برگردم به تو.
کوک داشت گریه میکرد که
همون لحظه یونگی اومد تو.

یونگی: جیمین چکار میک.... ههه تو.
ببین. دیگه نمیخوام نزدیک جیمین بشی. دیگه خواهشا برو

کوک: اما من.... من.... من دوسش دارم.
جیمین:......
یونگی: واقعا؟ پس ولش کن. اگه دوسش داشتی بهش خیانت نمیکردی.

یونگی ویو:
دست جیمین رو گرفتم و بردمش سمت میز. چند ساعت اونجا بودیم و تقریبا مست بودیم. برگشتیم خونه.
چون یکم مست بودیم خوابمون نمیبورد.
یونگی: میخوای بریم جکوزی؟

جیمین: الان؟ کجا بازه؟

یونگی:(خنده) نه. من تو خونم استخر و جکوزی دارم. بیا بریم.

تو جکوزی:
جیمین: هیونگ؟
یونگی: جانم؟
جیمین: میخوام یه کاری کنم.
یونگی: چکاری بیبی؟

جیمین ویو:
صورتم رو بردم جلو و لبام رو گذاشتم رو لب هاش. با اشتیاق میبوسیدمش. میخواستم جونگ کوک رو از افکارم بیرون کنم. دستش رو گذاشتم رو سیکس پک هام که باعث شد تحریک بشه. ازش جدا شدم و با چشم های شیطون نگاهش میکردم.
یونگی: مریضی؟

جیمین: چ... چی؟

یونگی: گفتم مریضی؟

جیمین: چرا؟

یونگی: ببین من تو حالت عادی هم میخوامت. الان دلیل این کار هات رو نمیدونم. نکنه دلت میخواد کمرم بشکنه؟ هوم؟( با حالت خماری)

جیمین: امممم نه غلط کردم.......
ادامه دارد........
دیدگاه ها (۱۲)

ناشناس هاتون.

Drunk: مست Pt. 7چند روز بعد: جیمین ویو: یونگی رفته بود سرکار...

Drunk: مستPt 5فردا صبح: ویو جیمین: با سردرد شدید از خواب بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط