اگر روزی

اگر روزی
از تو درباره‌ی من پرسیدند:
بگو مرا دوست داشت
بی‌آنکه بخواهد آدم دیگری باشم
مرا در آغوش میگرفت
هرگاه شکسته بودم
و مرا زندگی میکرد
حتی در بی حوصلگی‌هایش.
قاصدک
دیدگاه ها (۰)

- یه چیزایی هست ك نمیدونی ؛مثلِ اینکه دلتنگی مثه یه سوزن تو ...

ز بس خندیدم و پنهان نمودم راز خود راکسی باور ندارد در دلم در...

مگه چقد دوستت داشتم ک گریه‌ هام تمامی ندارد قاصدک

خَنده‌هایم گرچه حاشا کرده بُغضم رآ ولی‌    ‌چَشم‌ هایم آبرود...

.میشود یک شب تو ساقی باشی و من مست تو؟محو چشمان تو باشم ، عا...

امروز ی روز خاصه.... امروز دنیا تصمیم گرفت مهربونی نور زیبای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط