بگذار من برایت چای بریزم

بگذار من برایت چای بریزم
 آیا گفتم که تو را من دوست دارم ؟
 آیا گفتم که من خوشبخت هستم
 زیرا که تو آمده ای ...
 و حضورت مایه خوشبختی است 
  چون حضور شعر ، چون حضور قایق ها و خاطرات دور ...
  بگذار پاره‌ای از سخن صندلی‌ها را
 آن دم که به تو خوشامد می‌گویند ، برگردان کنم ...
 بگذار آنچه را که از ذهن فنجان‌ها می‌گذرد
  آنگاه که در فکر لبان تواند ...
 و آنچه را که از خاطر قاشق‌ها و شکردان می‌گذرد ، بازگو کنم ...
 بگذار تو را چون حرف تازه‌ای
  بر  "ا ب ج د"  بیافزایم ...
 خوشت آمد از چای ؟
کمی شیر نمی‌خواهی ؟
و چون همیشه به یک حبه قند اکتفا می‌کنی ؟
اما من
رخسار تو را بی هیچ قندی
 دوست دارم ...
#سرمایه_جاودانه_قلبم
دیدگاه ها (۹)

#نذر_لیلی

خداوند دوست‌دار کسی است که حسین علیه السلام را دوست بدارد"رس...

فرمايد: «آيا خدا تو را يتيم نيافت و پناهت داد؟»پيامبر اكرم(ص...

نام حسین امد و از خود بدر شدم گویی از این جهان به جهان دگر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط