🍒🌱به سرکشانه ترین شکل ساعتی چرخید
🍒🌱به سرکشانهترین شکل ساعتی چرخید
که قد عقربهها رو به رفتنت خم شد
قطار آمد و اسبی سیاه شیهه کشید
و ایستگاه بهشتی من جهنم شد!
سوار میشوی و ناگهان قطار تو را
میان پنجرهای بسته قاب میگیرد
و آب بین من و تو چنان گل آلوده است
که هرکه هرچه بخواهد از آب میگیرد
زدم به سینه و گفتم که جای تو اینجاست ...
کسی جواب نداد و قطار راه افتاد
قطار رفت و چنان ناپدید شد انگار
که قرص ماه شب چارده به چاه افتاد!
مگیر خرده به قانونگریزیام در عشق
که منحصر به خودم بوده عشقبازی من!
من اعتقاد ندارم به ریلهای جهان
که بسته پای دلت را چنین موازی من؟
بهانهگیر مشو! عشق اهل منطق نیست!
لباس عقل به تن، بدقوارهتر بهتر!
مرا دلیل، همین قلب چاک چاک از عشق
که این قبیل سند، پاره پارهتر بهتر ۱
قطار آخر امشب مرا به خود آورد ...
عجب کنایهی تلخی است ازدحام قطار!
تو نیستی و کسی نیست بشنود از من:
دلم پر است به اندازهی تمام قطار!
#عبدالمهدی_نوری
۱. در دست من جز این سند پاره پاره نیست- میرزادهی عشقی🍒🌱
که قد عقربهها رو به رفتنت خم شد
قطار آمد و اسبی سیاه شیهه کشید
و ایستگاه بهشتی من جهنم شد!
سوار میشوی و ناگهان قطار تو را
میان پنجرهای بسته قاب میگیرد
و آب بین من و تو چنان گل آلوده است
که هرکه هرچه بخواهد از آب میگیرد
زدم به سینه و گفتم که جای تو اینجاست ...
کسی جواب نداد و قطار راه افتاد
قطار رفت و چنان ناپدید شد انگار
که قرص ماه شب چارده به چاه افتاد!
مگیر خرده به قانونگریزیام در عشق
که منحصر به خودم بوده عشقبازی من!
من اعتقاد ندارم به ریلهای جهان
که بسته پای دلت را چنین موازی من؟
بهانهگیر مشو! عشق اهل منطق نیست!
لباس عقل به تن، بدقوارهتر بهتر!
مرا دلیل، همین قلب چاک چاک از عشق
که این قبیل سند، پاره پارهتر بهتر ۱
قطار آخر امشب مرا به خود آورد ...
عجب کنایهی تلخی است ازدحام قطار!
تو نیستی و کسی نیست بشنود از من:
دلم پر است به اندازهی تمام قطار!
#عبدالمهدی_نوری
۱. در دست من جز این سند پاره پاره نیست- میرزادهی عشقی🍒🌱
۱۶.۵k
۱۲ خرداد ۱۴۰۱