یه مادر مهربونی انشایی که بهتون گفته بودم رو گزارش کرد
یه مادر مهربونی انشایی که بهتون گفته بودم رو گزارش کرد
سرعتش تو حلقم
اصن ۵ دقیقه نگذشته بود
خواستم بهش بگم
مادرتو
خواهرتو
باهم برای شام دعوت کردم
سرعتش تو حلقم
اصن ۵ دقیقه نگذشته بود
خواستم بهش بگم
مادرتو
خواهرتو
باهم برای شام دعوت کردم
۴.۶k
۱۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.