نمی دانم اگر موسیقی و چای و قهوه را نداشتم، اگر با نور و
نمیدانم اگر موسیقی و چای و قهوه را نداشتم، اگر با نور و با گیاه و با کتاب حالم خوب نمیشد، اگر پاییز و بهار و باران و برف را دوست نداشتم...
برای دلخوشی در خالیترین حالات ممکن جهانم، به کدامین اتفاق چنگ میزدم، و کدامین طعم و تصویر را بهانه میکردم، و کدامین دلخوشی کوچک را در آغوش میکشیدم، تا به خودم بقبولانم زندگی هنوز هم زیباست...
برای دلخوشی در خالیترین حالات ممکن جهانم، به کدامین اتفاق چنگ میزدم، و کدامین طعم و تصویر را بهانه میکردم، و کدامین دلخوشی کوچک را در آغوش میکشیدم، تا به خودم بقبولانم زندگی هنوز هم زیباست...
۵۱.۸k
۲۴ آذر ۱۴۰۱