غسلها و کفنها ثم جلس وحیداً یبکیها
غسلها و کفنها ثم جلس وحیداً یبکیها
بعدها همس فی لحدها
«زهراء، اَنا عَلی...»
غسلش داد و کفنش کرد
آنگاه نشست و تنها برایش گریست.
بعد آرام درون کفن گفت:
«زهرا، منم علی ..»
یک داستان کوتاه عاشقانهی غمانگیز...
#مادر_جانم
#امیرالمؤمنین
#فاطمیه
بعدها همس فی لحدها
«زهراء، اَنا عَلی...»
غسلش داد و کفنش کرد
آنگاه نشست و تنها برایش گریست.
بعد آرام درون کفن گفت:
«زهرا، منم علی ..»
یک داستان کوتاه عاشقانهی غمانگیز...
#مادر_جانم
#امیرالمؤمنین
#فاطمیه
۵.۷k
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.