تو برای پرستیدن آفریده شدی برای بوسیدن شاید هم جلوها

تو برای پرستیدن آفریده شدی ، برای بوسیدن ، شاید هم جلوهای هستی تا آفرینندهاش هنر خود را به رخ بکشد ، افسوس که نمیدانستی روزی بندهای قرار است تورا مخلوق خدای خود قرار دهد و روز و شب هایش را با فکر به تو بگذراند .
فکر تو . . . حتی فکرش نیز میتواند مرا به مرز جنون برساند .
لبانت گویی شراب چندین سالهای است به سرخی سیبهای ممنوعهی بهشتی ، موهایت تار و پود زندگی ، چشمانت دریایی که آبی نیست ، رخت زیباتر از ماه و درخشان تر از خورشید ، برق چشمانت طوری است که گویی ستارگان آسمان را دست چین کردهاند و در چشمان تو نهادهاند و تمام اینها تبدیل به تیری شدند که بدون رحمی قلب به زانو درامدهی من را هدف گرفت ؛ بازهم باید بگویم؟اگر آری که نیازمند توماری هستم برای نوشتههایم و سالها زمان تا بتوانم تک تک جزئیات قابل ستایش تو را بنویسم ..
دیدگاه ها (۸)

از صمیم قلب... برای نسل امروز دلم میسوزه کسی که یک الا سه سا...

.اگر او نباشد شکوفه های قلبم پژمرده خواهد شد.

عع... منا تو... 😔👐🏻🍷✨https://wisgoon.com/chel_sey

......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط