اگر دیدی کسی از درد دوری جان به در برده بدان یا دل ندارد
اگر دیدی کسی از درد دوری جان به در برده بدان یا دل ندارد یا که دلداری دگر برده
خدا را حین تقسیم مصیبت یمان گفت
هرانکس عشق را برداشت رنجی بیشتر برده
به تقدیر بدی ناچار گشتم مث مردی که برای مادرش مرگ برادر را خبر برده
غرور رفته م را پادشاهی خسته میداند
که سربازش برای دشمن سپر برده
من آن روزی که دستت تیغ دیدم باخودم گفتم
بترس از آنکه جنگل رفت وهمراهش تبر برده
دلیل بارش باران فقط دلتنگی ابر است
ازآن وقتی که طوفان ابر عاشق را سفر برده
شمارش روزهای رفته رو کم کرده م اینجا
شبیه آنکه مدت هاست در زندان بسر برده
درون خلوتم جای برای شادمانی نیست
که هرکس حال خوش آورد باخود با چشم تر برده
من وباروت نمدار وتفنگ سر پری خالی
غمت ستارخان سرای من تا خطر برده 💔💔💔
خدا را حین تقسیم مصیبت یمان گفت
هرانکس عشق را برداشت رنجی بیشتر برده
به تقدیر بدی ناچار گشتم مث مردی که برای مادرش مرگ برادر را خبر برده
غرور رفته م را پادشاهی خسته میداند
که سربازش برای دشمن سپر برده
من آن روزی که دستت تیغ دیدم باخودم گفتم
بترس از آنکه جنگل رفت وهمراهش تبر برده
دلیل بارش باران فقط دلتنگی ابر است
ازآن وقتی که طوفان ابر عاشق را سفر برده
شمارش روزهای رفته رو کم کرده م اینجا
شبیه آنکه مدت هاست در زندان بسر برده
درون خلوتم جای برای شادمانی نیست
که هرکس حال خوش آورد باخود با چشم تر برده
من وباروت نمدار وتفنگ سر پری خالی
غمت ستارخان سرای من تا خطر برده 💔💔💔
۵.۰k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.