ایرانیان خردمند
خداوند را سپاسگذاریم که در پیشگاه سخنان گهربار امیر مومنان نشستیم. ترجمه های منظوم از کتاب استاد امید مجد انتخاب شده است و اعداد، شماره کلمات قصار (حکمت ها)ی نهج البلاغه است.
۸۹- هر که کار آخرت را کرد راست
مُصلح دنیای او یکتا خداست
هرکسی که نفس خود را واعظست
ایزد منان هم او را حافظست
۹۰- الفَقيهُ كُلُّ الفَقيهِ مَن لم يُقنِّطِ الناسَ مِن رَحمَةِ اللّه ِ، و لم يُؤيِسْهُم مِن رَوحِ اللّه ِ، و لم يُؤَمِّنْهُم مِن مَكرِ اللّه : فقیه کامل کسی ست که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند، همچنین آنها را از مکر خدا (امتحان و عقاب او) آسوده خاطر نگرداند.
آنکسی در دین فقیه کامل است
نفعی از او مردمان را حاصل است
که نگرداند کسی را ناامید
از کرم وز رحمت رب حمید
یا نگوید چونکه قومی مومنید
پس دگر از قهر یزدان ایمنید
۹۸- بر حدیثی که شنیدید از رسول
با عمل کردن نمائیدش قبول!
نه که تنها بشنوید و بگذرید
پیش دیگر خلق بر لب آورید
هست راوی در زمانه بس زیاد!
کم بود عامل بر آن بین عباد
۱۰۴- نوف گوید که امیر المومنین
اختران را دید و فرمود اینچنین
نوف بیداری تو یا که خفته ای
گفتمش بیدار، گفتا گفته ای:
ای خوشا آنکه زدنیا رسته است
شوق عقبی در دلش بنشسته است
مردمانی کاینچنین آشفته اند
ترک لذات جهانی گفته اند
فرششان باشد زمین، بستر زخاک
آب خوشبو شربتی، شیرین و پاک
جانشان پیرو زقرآن خداست
چشمه جاری لبهاشان دعاست
دامن از مهر جهان برچیده اند
همچو عیسی دل از آن ببریده اند
۱۱۹- هست دنیا در مثل مانند مار
خوش خط و خال است اما زهرداد
جاهل گمراه دل بر آن سپرد
عاقل از آن جست و گولش را نخورد
۱۲۶- عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ ... فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِي الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ : تعجب می کنم از خسیس، پیش می فرستد (جلو می اندازد) فقری را که از آن فرار می کند! ... پس در دنیا مانند فقرا زندگی می کند و در آخرت مانند ثروتمندان محاسبه می شود!
۱۳۰- چون به گورستان کوفه دیده دوخت
گفته اش زد آتشی که جان بسوخت:
ای که ترک جان و هستی گفته اید
در کویر ترس و وحشت خفته اید
حالتان چونست بر دامان خاک
در میان تیرگی های مَغاک
چند روزی زودتر بستید بار
کاروانِ ما هم اینک رهسپار!
۸۹- هر که کار آخرت را کرد راست
مُصلح دنیای او یکتا خداست
هرکسی که نفس خود را واعظست
ایزد منان هم او را حافظست
۹۰- الفَقيهُ كُلُّ الفَقيهِ مَن لم يُقنِّطِ الناسَ مِن رَحمَةِ اللّه ِ، و لم يُؤيِسْهُم مِن رَوحِ اللّه ِ، و لم يُؤَمِّنْهُم مِن مَكرِ اللّه : فقیه کامل کسی ست که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند، همچنین آنها را از مکر خدا (امتحان و عقاب او) آسوده خاطر نگرداند.
آنکسی در دین فقیه کامل است
نفعی از او مردمان را حاصل است
که نگرداند کسی را ناامید
از کرم وز رحمت رب حمید
یا نگوید چونکه قومی مومنید
پس دگر از قهر یزدان ایمنید
۹۸- بر حدیثی که شنیدید از رسول
با عمل کردن نمائیدش قبول!
نه که تنها بشنوید و بگذرید
پیش دیگر خلق بر لب آورید
هست راوی در زمانه بس زیاد!
کم بود عامل بر آن بین عباد
۱۰۴- نوف گوید که امیر المومنین
اختران را دید و فرمود اینچنین
نوف بیداری تو یا که خفته ای
گفتمش بیدار، گفتا گفته ای:
ای خوشا آنکه زدنیا رسته است
شوق عقبی در دلش بنشسته است
مردمانی کاینچنین آشفته اند
ترک لذات جهانی گفته اند
فرششان باشد زمین، بستر زخاک
آب خوشبو شربتی، شیرین و پاک
جانشان پیرو زقرآن خداست
چشمه جاری لبهاشان دعاست
دامن از مهر جهان برچیده اند
همچو عیسی دل از آن ببریده اند
۱۱۹- هست دنیا در مثل مانند مار
خوش خط و خال است اما زهرداد
جاهل گمراه دل بر آن سپرد
عاقل از آن جست و گولش را نخورد
۱۲۶- عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ ... فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِي الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ : تعجب می کنم از خسیس، پیش می فرستد (جلو می اندازد) فقری را که از آن فرار می کند! ... پس در دنیا مانند فقرا زندگی می کند و در آخرت مانند ثروتمندان محاسبه می شود!
۱۳۰- چون به گورستان کوفه دیده دوخت
گفته اش زد آتشی که جان بسوخت:
ای که ترک جان و هستی گفته اید
در کویر ترس و وحشت خفته اید
حالتان چونست بر دامان خاک
در میان تیرگی های مَغاک
چند روزی زودتر بستید بار
کاروانِ ما هم اینک رهسپار!
۲.۹k
۱۳ آذر ۱۴۰۲