اشکالی نداره فقط وویس صحبت میکنم

🐯 «اشکالی نداره فقط وویس صحبت می‌کنم؟»
🐯 مرسییی!
🐯 راستش توی آگوست یه چیز کوچیک هست که آرمیا می‌تونن ببینن.
🐯 فکر کردم این بهتر از هیچی باشه. خواستم یه سر بزنم، حتی اگه همینجوری باشه.
🐯 بعد یه مدت با دوستای نزدیکم شام خوردم.
🐯 «سلام، غذا خوردی؟»
🐯 ماهی خام، سوشی. سوشی خوردم.
🐯 اولش... اوه؟ می‌خواستم یه چیزی بخونم ولی طولانیه.
🐯 «سوشی خیلی خوبه.»
🐯 آره دیگه، درسته.
🐯 دلت می‌خواد صورتمو ببینی؟
🐯 نه دیگه، بسه. همینجوریش باید چشمامو تا آخر باز کنم تا فقط همین یه پیامو بخونم.
🐯 دوربینو خاموش می‌کنه
🐯 فعلاً همین بود. یه لحظه صبر کن، می‌خوام دوباره لباسمو دربیارم.
🐯 کی قراره برم ایتالیا؟
🐯 اول باید دعوتم کنن که برم دیگه. دعوتم کنین! هی می‌پرسین کی میای، خب باید دعوتم کنین دیگه، زود باشین. هر جا باشه، هر چی باشه، دلم می‌خواد همه‌چیزو امتحان کنم.
🐯 می‌خواستم یه چنل یوتیوب برای خودم بزنم، ولی آخرش تصمیم گرفتم نزنم. فکر نمی‌کنم جواب می‌داد. اگه تنها انجامش می‌دادم، فکر نمی‌کنم جذاب می‌شد.
🐯 اگه چنل یوتیوب خودمو میزدم، فکر می‌کردم می‌تونم ولاگ بسازم. از اطرافیانم پرسیدم فکر می‌کنن چی کار کنم، همشون گفتن ولاگ، واسه همین حس کردم زیادی قابل حدسه و بی‌خیالش شدم.

دیدگاه ها (۰)

⊰ 🐻 «می‌خوای بهت بگم دوستت دارم به چینی؟» اه، خیلی وقته نگفت...

⊰ 🐻 به جای اینکه خودم کانال یوتیوب بزنم، بیشتر خوشم میاد موق...

⊰ پروژه "Purple Ribbon" یا همون ربان بنفش رو برای کسایی که ن...

⊰ آپدیت توییتر رسمی بی‌تی‌اس با خبر اطلاعات بلیت نمایشگاه "G...

ترجمه خلاصه لایو ویورس جونگ‌کوک :🐰🐰 تا جایی که بشه صدا رو ک...

#پارت۳ رمان اگه طُ نباشی یکی دیگه منم لباسا رو پوشیدم و یه آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط